English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (5585 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
permeable ground U تراوا زمین
pervious ground U تراوا زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
permeable ground U زمین تراوا
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
Other Matches
permeable U تراوا
gel permeation chromatography U کروماتوگرافی ژل تراوا
gel filtration U کروماتوگرافی ژل تراوا
permeable membrane U غشای تراوا
permeable materials U مصالح تراوا
permeable membrance U غشای تراوا
semipermeable U نیمه تراوا
semipermeable U نیم تراوا
perforated cutoff U دیواره نیمه تراوا
semipermeable materials U مصالح نیمه تراوا
g.p.c U premeationchromatography gelکروماتوگرافی ژل تراوا
semipervious materials U مصالح نیمه تراوا
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
contour flight U پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
little john U موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik U زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
drops U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropped U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop U گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
geomagnetism U نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography U نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
hydrographer U نقشه کش ابهای روی زمین کسیکه عالم به تشریح ابهای روی زمین است
surface to surface missile U موشک زمین به زمین
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
He had a nast fall. U بد جوری خورد زمین ( زمین بدی خورد )
everglade U قطعه زمین باتلاقی علفزار زمین باتلاقی
earth's attraction U جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
surface-to-surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface to surface U موشک زمین به زمین یا سطح به سطح
surface missile U موشک زمین به زمین موشک سطح به سطح موشک سطحی
grazed U زمین
grazes U زمین
real estate U زمین
aerospace U جو زمین
graze U زمین
grass roots U کف زمین
norland U زمین
earthing U زمین
acres U زمین
earths U زمین
earth U زمین
tellus U زمین
globe U زمین
land U زمین
rooter U زمین کن
this earthly round U زمین
globes U زمین
soils U زمین
ground [British] [floor] U کف زمین
floor U کف زمین
floored U کف زمین
floors U کف زمین
floor U کف زمین
land n U زمین
geodetically U زمین
soiling U زمین
field U زمین
ground line U خط زمین
fielded U زمین
soil U زمین
terrain U زمین
fields U زمین
domain U زمین
domains U زمین
ground surface U کف زمین
lackland U بی زمین
cinder tracks U زمین دو
ground U کف زمین
cinder track U زمین دو
ground U زمین
ground U : زمین
acre U زمین
extra terrestrial U زمین
soccer field U زمین فوتبال
ground detector U تستر زمین
ground conection U اتصال زمین
earthward U بسوی زمین
flat ground U زمین تخت
ground cushion U بالشتک زمین
feature line U خط عوارض زمین
flat ground U زمین مسطح
earth terminal U ترمینال زمین
emblements U محصول زمین
landed U زمین دار
ground detector U اشکارساز زمین
earth's attraction U ربایش زمین
elevated ground U زمین بلند
earthwards U بطرف زمین
field of play U زمین بازی
emblements U حاصل زمین
earthwards U سوی زمین
earthward U بطرف زمین
earthmoving U حرکت زمین
earthling U اهل زمین
geosphere U زمین سپهر
geolatry U زمین پرستی
isogeotherm U همدمای زمین
geotherm U همدمای زمین
geoisotherm U همدمای زمین
geoid U زمین دیسه
earth's axis U محور زمین
geoid U زمین وار
geochemistry U زمین شیمی
geodesy U زمین سنجی
geostrategy U زمین شناسی
earth's crust U پوسته زمین
geotropism U زمین گرایی
foreland U زمین جلوامده
gridition U زمین فوتبال
gridiron U زمین فوتبال
greenside U در مجاورت زمین
geotaxis U زمین گرایی
graben U فرو زمین
earthing strap U تسمه زمین
glebe U زمین خاک
earthing U اتصال زمین
glebe U زمین وقف
fault U شکست زمین
palsy U زمین گیری
landfalls U ریزش زمین
landfall U ریزش زمین
field hockey U زمین هاکی
geological U زمین شناختی
geological U زمین شناسی
geology U زمین شناسی
faulted U شکست زمین
faults U شکست زمین
grass U زمین چمن
earthquakes U زمین لرزه
earthquake U زمین لرزه
surveyors U زمین پیما
surveyor U زمین پیما
playgrounds U زمین بازی
playground U زمین بازی
boggy U زمین باطلاقی
grasses U زمین چمن
ends U زمین حریف
ended U زمین حریف
uplands U زمین کوهستانی
uplands U زمین بلند
upland U زمین کوهستانی
upland U زمین بلند
basements U زیر زمین
basement U زیر زمین
terrain U زمین عملیات
terrain U نوع زمین
terrain U زمین ناحیه
borderland U زمین سرحدی
borderlands U زمین سرحدی
laird U صاحب زمین
end U زمین حریف
crusts U پوسته زمین
crust U پوسته زمین
floors U محدوده زمین
floored U محدوده زمین
floor U محدوده زمین
paralysis U زمین گیری
speculation U زمین خواری
bogs U زمین باطلاقی
bog U زمین باطلاقی
lairds U صاحب زمین
terrain U عوارض زمین
above the earth U بالای زمین
earth socket پریز زمین
cricket field U زمین کریکت
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com